پنجشنبه 09 فروردین 1403
EN

حَمراء الاسد

حَمراءُالاَسَد، 

نام يكي از غزوات رسول اكرم و جايي نزديك مدينه است.

تاريخ وقوع غزوه
اين غزوه، يكشنبه ۸ شوال سال سوم هجري، يك روز پس ازغزوه احددر هشت يا ده ميلي مدينه ، در راه وادي عقيق به مكه و در سه ميلي ذي‌الحليفه روي داد.[۱][۲][۳]

هدف از غزوه
هدف پيامبر از اين غزوه ، كه به فرمان خدا صورت گرفت[۴][۵][۶]، آن بود كه مشركان را از ادامه جنگ و حمله به مدينه بترساند و باز دارد و قوّت و قدرت مسلمانان را به دشمن نشان دهد و بفهماند كه زخم و شكستي كه درغزوه احدبه آنان وارد شده، عزم و اراده‌شان را از مقابله با دشمن سست نكرده‌است[۷]
سخن پيامبر اكرم هنگام بسيج مسلمانان نيز از اين مطلب حكايت دارد: «... فَاِنَّهُ اَنْكي لِلْعَدوِّ و اَبْعَدُ لِلسَّمع» (پس آن براي دشمن زيان‌آورتر است و آوازه‌اي بيشتر و پردامنه‌تر دارد،[۸][۹]
براساس گزارشي ديگر، رسول خدا چون خبر يافت كه مشركان در رَوحاء از بازگشت به مدينه سخن مي‌گويند، مسلمانان را براي تعقيب دشمن فراخواند[۱۰][۱۱]

دستور نظامي پيامبر بعد از نماز صبح
پيامبر اكرم پس از نماز صبح، در حالي كه مجروحانغزوه احدمشغول مداواي جراحات خود بودند، به بِلال فرمود كه ندا دهد: پيامبر دستور مي‌دهد دشمن را تعقيب كنيد و جز كساني كه ديروز در جنگ حضور داشتند كسي نبايد با ما (از مدينه) خارج شود[۱۲][۱۳]
روايت ديگر حاكي از اين است كه پيامبر تنها به كساني كه درغزوه احدزخم برداشته بودند، فرمان و رخصت داد وي را در اين لشكركشي همراهي كنند[۱۴]

ارزيابي دو طايفه روايات
طبق روايت نخست، از هفتصد تن لشكريان مسلمان در احد، بيش از هفتاد تن به شهادت رسيدند[۱۵][۱۶]و همه باقي‌ماندگان، در حمراءالاسد شركت كردند[۱۷]

شمارهمراهان به روايت ديگر
به روايات ديگر، شمار همراهان پيامبر در اين غزوه شصت[۱۸]يا هفتاد تن[۱۹][۲۰]، يعني حدود تعداد مجروحان احد، بوده است[۲۱]آيه ۱۷۲ سوره آل‌عمران و گفتار پيامبر (اَلاعِصابةٌ تشدّ لامراللّه تطلب عدوّها فانها انكي (انكأ) للعدو وابعد للسمع)، قول دوم را تأييد مي‌كند[۲۲]

جمع بين دو قول
شمس شامي[۲۳]كوشيده است ميان اين دو قول را جمع كند.
روايت ضعيفي نيز مي‌گويد كه پيامبر از ميان حاضرانِ در احد و كساني كه در آنجا حضور نيافتند، لشكري به اين غزوه برد.[۲۴]

اطاعت نظامي مجروحان از پيامبر
به هر روي، زخميان احد از پيامبر فرمان‌برداري كردند و سلاح برداشتند. از آن ميان، چهل تن از بني‌سَلَمه، كه بيش از ديگران متحمل جراحات شده بودند، به پيامبر پيوستند و به صف ايستادند.
برخي همچون عبداللّه‌بن سهل و برادرش رافع، كه مَركبي نداشتند، افتان و خيزان خود را به پيامبر رساندند.
تنها جابربن عبداللّه با آنكه در احد حضور نداشت، با اجازه پيامبر همراه لشكر شد.[۲۵]
پيامبر پرچمش را كه از روز احد بسته مانده بود به علي عليه‌السلام (و به قولي به ابوبكر) سپرد و خود با وجود زخمهاي فراوان، به مسجد رفت و نماز گزارد، سپس جامه رزم پوشيد و حركت كرد[۲۶][۲۷][۲۸]
پيامبر سه تن از بني‌اَسلَم را، به منزله طليعه، در پي دشمن فرستاد، اما دو تن از ايشان را مشركان به شهادت رساندند.

رايزني مشركان در مورد حمله مجدد
مشركان درباره حمله مجدد به مدينه رايزني مي‌كردند، ليكن صفوان‌بن اميه آنان را از خشم و انتقام مسلمانان برحذر داشت و هشدار داد كه ممكن است اين بار شكست بخورند. پس، مشركان به راه خود ادامه دادند و در روحاء فرود آمدند. رسول خدا و يارانش نيز به حمراءالاسد رسيدند و آنجا اردو زدند.

برخي از تاكتيك هاي نظامي پيامبر
به دستور پيامبر شبها آتش مي‌افروختند. شعله‌هاي آتش، كه شمار آن به پانصد مي‌رسيد، از دوردست ديده مي‌شد و آوازه اين لشكر در هر جا پيچيد و بدين‌وسيله خداوند دشمن را سركوب كرد[۲۹]
پس از آن، معبدبن ابي‌معبد خُزاعي، كه همچون ديگر افراد قبيله‌اش هم‌پيمان و هواخواه پيامبر بود، با سخنان و اشعار خود، ابوسفيان و سران قريش را از فكر حمله به مدينه منصرف ساخت[۳۰][۳۱]
بدين‌گونه، مشركان خسته از جنگ و خرسند از پيروزي خويش، از بيم مسلمانان، به‌سرعت به طرف مكه رفتند.[۳۲][۳۳]

تهدي نظامي ابوسفيان
ابوسفيان به پيامبر پيغام فرستاد كه براي نابودي باقي مسلمانان بازخواهند گشت.
پيامبر و مسلمانان نيز گفتند خدا ما را بس است و او ياوري نيكوست. معبد خزاعي با پيك به پيامبر اطلاع داد كه كفار به مكه بازگشته‌اند[۳۴][۳۵]

مجازات قاتل حمزه در جنگ
در غزوه حمراءالاسد، پيامبر به معاوية‌بن مغيرة‌بن ابي‌العاص كه حمزه را مثله كرده بود، و ابوعزّه جُمَحي كه در بدر او را آزاد كرده بود، دست يافت و فرمان قتل آنان را داد.
ابوعزه هنگام آزادي‌اش، با پيامبر عهد كرد كه احدي را بر ضد او ياري نكند، اما درغزوه احدبا مشركان همراهي كرده بود.[۳۶][۳۷][۳۸]

تاريخ بازگشت از غزوه
پيامبر اكرم پس از پنج روز، از حمراءالاسد به مدينه بازگشت[۳۹]قس ابن‌هشام،[۴۰].
طبري معتقد است پس از سه روز بازگشته است[۴۱]اما بكري معتقد است پس از سه روز، بازگشت از غزوه به مدينه بوده است.[۴۲]
در اين مدت عبداللّه‌بن امّ مكتوم جانشين پيامبر در مدينه بود[۴۳]
از آنجاكه در حمراءالاسد رويارويي و جنگي روي نداد برخي آن را جزو غزوات ندانسته اند.[۴۴][۴۵]

شان نزول آيات غزوه حمراء الاسد
آيات ۱۷۲ تا ۱۷۵ سوره آل‌عمران در شأن غزوه حمراء الاسد نازل شده‌است .[۴۶][۴۷][۴۸][۴۹]

آثار رواني شكست مشركان
اين غزوه شكستي رواني و تبليغي براي قريش و منافقان و يهود مدينه بود و روحيه مسلمانان را هم تقويت كرد.[۵۰]

فهرست منابع
(۱) ابن‌حزم، جوامع السيرة، و خمس رسائل اخري، چاپ احسان عباس و ناصرالدين‌اسد، (قاهره? ۱۹۵۰)؛
(۲) ابن‌سعد (بيروت).
(۳) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابي‌طالب، نجف ۱۹۵۶.
(۴) ابن‌كثير، البداية و النهاية، ج ۲، چاپ احمد ابوملحم و ديگران، بيروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۵) ابن‌هشام، السيرة النبوية، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.).
(۶) عبداللّه‌ بن‌عبدالعزيز بكري، معجم‌مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفي سقّا، بيروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۷) احمدبن يحيي بلاذري، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس‌عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
(۸) ابراهيم‌بن اسحاق حربي، كتاب المناسك‌واماكن طرق‌الحج‌ومعالم‌الجزيرة، چاپ حمد جاسر، رياض ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۹) محمد بن ‌يوسف شمس شامي، سبل‌الهدي و الرّشاد في سيرة خيرالعباد، ج ۴، چاپ ابراهيم ترزي و عبدالكريم عزباوي، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
(۱۰) فضل‌بن حسن طبرسي، اعلام الوري باعلام الهدي، قم ۱۴۱۷.
(۱۱) همو، مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌اللّه يزدي طباطبائي، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۲) محمدبن جرير طبري، تاريخ (بيروت).
(۱۳) همو، جامع.
(۱۴) جعفر مرتضي عاملي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم صلي‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم، قم ۱۴۰۳.
(۱۵) علي‌بن ابراهيم قمي، تفسيرالقمي، بيروت ۱۴۱۲/۱۹۹۱.
(۱۶) محمدبن يوسف كرماني، صحيح ابي‌عبداللّه البخاري بشرح الكرماني، بيروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۱۷) مسعودي، تنبيه.
(۱۸) مطهربن طاهر مقدسي، كتاب البدء و التاريخ، چاپ كلمان هوار، پاريس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۱۹) محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
(۲۰) يعقوبي، تاريخ.

پانويس
۱.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۰۸-۱۰۷، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.)؛
۲.    ↑ ابن‌سعد (بيروت)؛طبقات الكبري،ج۲،ص۴۹    .
۳.    ↑ براهيم‌بن اسحاق حربي، كتاب المناسك‌واماكن طرق‌الحج‌ومعالم‌الجزيرة، ص۴۴۰.چاپ حمد جاسر، رياض ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
۴.    ↑ آل عمران/سوره ۳،آيه ۱۷۴-۱۷۲.    
۵.    ↑ علي‌بن ابراهيم قمي، تفسيرالقمي، ذيل آيات ۱۷۴-۱۷۲ سوره آل عمران. بيروت ۱۴۱۲/۱۹۹۱؛
۶.    ↑ طبرسي ،مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، ذيل آيات ۱۷۴-۱۷۲ سوره آل عمران. چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌اللّه يزدي طباطبائي، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
۷.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۰۷، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.).
۸.    ↑ طبري،جامع، ذيل آل عمران،آيه ۱۷۲.
۹.    ↑ فضل بن حسن طبرسي،مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، ذيل آل عمران،آيه ۱۷۲،چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌اللّه يزدي طباطبائي، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
۱۰.    ↑ فضل بن حسن طبرسي،مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، ذيل آل عمران،آيه ۱۷۲،چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌اللّه يزدي طباطبائي، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۱.    ↑ محمد بن ‌يوسف شمس شامي، سبل‌الهدي و الرّشاد في سيرة خيرالعباد، ج ۴، ص ۴۴۱-۴۳۹-۴۳۸،چاپ ابراهيم ترزي و عبدالكريم عزباوي، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰؛
۱۲.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۰۰ چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۱۳.    ↑ ا بن‌سعد (بيروت)؛طبقات الكبري،ج۲،ص۴۹.
۱۴.    ↑ علي‌بن ابراهيم قمي، تفسيرالقمي، ذيل آيات ۱۷۴-۱۷۲ سوره آل عمران. بيروت ۱۴۱۲/۱۹۹۱؛
۱۵.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي، ج۱،ص۳۰۰،چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
۱۶.    ↑ ابن سعد،طبقات الكبري،ج۲،ص۴۳-۴۲-۳۹.
۱۷.    ↑ ابن‌كثير، البداية و النهاية، ج ۲،جزء۴،ص۵۲-۵۱، چاپ احمد ابوملحم و ديگران، بيروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۸.    ↑ مطهربن طاهر مقدسي، كتاب البدء و التاريخ،ج۴،ص۲۰۵، چاپ كلمان هوار، پاريس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲؛
۱۹.    ↑ فضل بن حسن طبرسي،مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، ذيل آل عمران،آيه ۱۷۲،چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌اللّه يزدي طباطبائي، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۰.    ↑ محمدبن يوسف كرماني، صحيح ابي‌عبداللّه البخاري بشرح الكرماني، ج۱۶،ص۱۲-۱۱،بيروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۱.    ↑ جعفر مرتضي عاملي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم صلي‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم،ج۴،ص۳۳۵، قم ۱۴۰۳؛
۲۲.    ↑ فضل بن حسن طبرسي،مجمع‌البيان في تفسيرالقرآن، ذيل آل عمران،آيه ۱۷۲-۱۷۴،چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌اللّه يزدي طباطبائي، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۳.    ↑ محمد بن ‌يوسف شمس شامي، سبل‌الهدي و الرّشاد في سيرة خيرالعباد، ج ۴،ص۴۴۷، چاپ ابراهيم ترزي و عبدالكريم عزباوي، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰؛
۲۴.    ↑ احمدبن يحيي بلاذري، انساب الاشراف،ج۱،ص۴۰۳، چاپ محمود فردوس‌عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
۲۵.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۳۶-۳۳۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۲۶.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۳۷-۳۳۶، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۲۷.    ↑ فضل‌بن حسن طبرسي، اعلام الوري باعلام الهدي،ج۱،ص۱۸۴-۱۸۳، قم ۱۴۱۷؛
۲۸.    ↑ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابي‌طالب،ج۱،ص۱۶۷، نجف ۱۹۵۶؛
۲۹.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۳۹-۳۳۷، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۳۰.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۳۸، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۳۱.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۰۹-۱۰۸، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.)؛
۳۲.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۳۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
۳۳.    ↑ احمدبن يحيي بلاذري، انساب الاشراف،ج۱،ص۴۰۳، چاپ محمود فردوس‌عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
۳۴.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۴۰-۳۳۹، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۳۵.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۱۰-۱۰۹، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.).
۳۶.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۱۱-۱۱۰-۶۵-۶۴، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.)؛
۳۷.    ↑ احمدبن يحيي بلاذري، انساب الاشراف،ج۱،۳۹۸-۴۰۰-۴۰۱، چاپ محمود فردوس‌عظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰؛
۳۸.    ↑ قس طبري، تاريخ، ج۲، ص ۵۳۶
۳۹.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۳۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۴۰.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۰۸، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.)؛
۴۱.    ↑ طبري،تاريخ طبري،ج۲،ص۵۳۵.
۴۲.    ↑ عبداللّه‌ بن‌عبدالعزيز بكري، معجم‌مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۱،۴۶۸،چاپ مصطفي سقّا، بيروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
۴۳.    ↑ ابن سعد،طبقات الكبري،ج۲،ص۴۳-۴۲-۳۹.
۴۴.    ↑ يعقوبي، تاريخ يعقوبي،ج۲،ص۶۶..
۴۵.    ↑ مسعودي، تنبيه،ص۲۴۵
۴۶.    ↑ محمدبن عمر واقدي، كتاب المغازي،ج۱،ص۳۰۴، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶؛
۴۷.    ↑ ابن‌هشام، السيرة النبوية،ج۳،ص۱۲۸، چاپ مصطفي سقا، ابراهيم ابياري، و عبدالحفيظ شلبي، (قاهره ۱۳۵۵/ ۱۹۳۶)، چاپ افست بيروت (بي‌تا.)؛
۴۸.    ↑ فضل‌بن حسن طبرسي،جامع، ذيل آيات ۱۷۲ تا ۱۷۵ سوره آل عمران.
۴۹.    ↑ محمد بن ‌يوسف شمس شامي، سبل‌الهدي و الرّشاد في سيرة خيرالعباد، ج ۴،ص۴۴۵-۴۴۴، چاپ ابراهيم ترزي و عبدالكريم عزباوي، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰؛
۵۰.    ↑ جعفر مرتضي عاملي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم صلي‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم، ج۴،ص۳۴۱-۳۳۹،قم ۱۴۰۳؛

کلید واژگان: حمراء الاسد - غزوه